خربزه خوردن شمر و امام خسین

ساخت وبلاگ

سخنی با کودک درون خودعصر پنجشنبه به سنت نیاکان یادی از رفتگان این راه دراز کرده، سخنی با کودک درون خویش از سر مهر و به شکرانه تنفس در سرای سپند بنماییم و از درازای کلام بپرهیزیم که گفته اند:کم گوی و گزیده گوی چون در.بله، این حقیر سراپا تقصیر در اون سالهای دور، آن زمان که شعر را به ترازوی قیراط می سنگیدند، شعر کیلویی میگفتم و خیال میکردم از بزرگان هنر و ادب این مرز و بوم گشته ام، لذا به مناسبتهایی که پیش می آمد قصیده های چل پنجاه بیتی میساختم و دوست داشتم از سوی دوستان و اقربا بخصوص پدر بزرگوارم نواخته شوم، لذا منشآت خود را تا جایی که خودم میتوانستم با برگه های کاربن کپی میکردم و یا میبردم به چاپخانه میسپردم تا در تیراژ اشباع کننده تکثیر شود، که آنهم دو سه روز وقت میگرفت. چون در قاین اون زمان چاپخانه ای نبود و من باید میرفتم بیرجند یا گناباد.و اما الان...، که یک عمر از آن زمان میگذرد گرچه باز هم باری در دول آسیاب نشدم که به خود ببالم اما گاهی که در رفت و روب خانه به کاغذپاره های نوستالژیک هنر و ادب باستان خودم دست مییابم شما فکر میکنید چه احساسی به من دست میدهد؟! بگذریم.اون زمان که من مست غرور شاعرانهء خود بودم و شعرم را برای پدرم میخوندم خدابیامرز بی رودرواسی باهمون لهجه محلی قاینی میگفت:"وخه وخه هوجانه اینو چنه ورهم بفته ای، از قدیم ار گفته یم: "کم گوی و گزیده گوی چون در"برو‌ به جای ای کارو کتاب حافظ و سعدیر وردار ارخو آ یادگیر که چه بس ورگیی." (۱)من اون موقع چنان بدم میامد از پدرم که انگار قاتل امیر المومنین است، اما خدا بیامرزیش میدم الان و از روح شریف او طلب بخشش میکنم و با یک فاتحه و اخلاص و سه صلوات به روحش درود میفرستم.شب جمعه در پیش است یادی از احیای خفته تا صور قیامت خربزه خوردن شمر و امام خسین...
ما را در سایت خربزه خوردن شمر و امام خسین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : newarticle بازدید : 187 تاريخ : پنجشنبه 12 مرداد 1402 ساعت: 10:53

*گوهر سخن در یک برگ کاغذ*در فلسفه نخستین عرصه بحث پیرامون اصالت ماهیت یا وجود است و از این نقطه انشعاب حاصل میشود که هر کدام راه خود را میرود و برای حقانیت ایده خود دلایلی ارائه میکند. ما فعلا بحث ماهیت را فاکتور میگیریم و در بحث وجود دو مبحث را پیش رو میبینیم یکی وحدت وجود، و دیگری کثرت وجود.بگذریم از این که دو نحله وجود و ماهیت تا کجا انشعاب میگیرند و ساحت معارف را در حیطه الاهیات و ماتریالیسم فرا میگیرند که در پی آن نیستیم و در این میانه به یک ضرورت عقلی مسلم بر میخوریم که پدید آورنده جهان و موجودات باشد. اینجا از تالس ملطی به این طرف دو نحله قوی میداندار بوده اند یکی متالهین قائل به ضرورت وجود آن، و دیگری منکران آن بوده اند. بحث در منکران را نیز فاکتور میگیریم و شق اول یعنی متالهین را پیش میکشیم، در این جا نیز دو گروه را میبینیم یکی آنان که آفریدگار را علاوه بر خالق بودن شارع و هادی هم میدانند و دیگر کسانی که قائل به لزوم تشریع او نیستند، میگویند او فقط آفریده است و اکنون هر موجودی متکی بر هوش و خرد خود راه زندگی را میپیماید (که اینان هم انشعاباتی دارند).بدیهی است شق اول از متالهین پیروان راه انبیای الاهی هستند که بعضی صاحب دین جهان شمول بوده اند. اکنون مساله مورد توجه ما در این عرصه است که آیا آن آفریدگار تمامی کاینات و موجودات را بر اساس نظام مکتوبی ویژه هر فرد و هر عنصر پدید آورده به گونه ای که او عدول از آن مسیر تعیین شده را نتواند، اینان را جبریون میگویند، و دیگر این که نه، تکلیف انسان در این میانه فرق میکند و او در انتخاب راه و روش و طرز سلوک و مسلک، مختار و تابع هوش و خرد خویش است.وقتی به مکاتب و منشآت عرفانی مبتنی بر وحدت وجود مینگریم به نوعی جبر در قالب تقدیر بر خربزه خوردن شمر و امام خسین...
ما را در سایت خربزه خوردن شمر و امام خسین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : newarticle بازدید : 416 تاريخ : پنجشنبه 12 مرداد 1402 ساعت: 10:53

نکتهاین سوال که بالاخره جبر است یا اختیار در پهلوی بسیاری از سوالهای کلامی بلاجواب قرار میگیرد که از اول شروع به تفلسف حکما مطرح بوده و هنوز به همان حالت باقی است که به شوخی من میگویم کار به مصالحه انجامیده. یعنی لکم دینکم و لی دین!در حدیثی که ظاهرا از امام صادق است ایشان یک چیزی گفته اند که هم جواب است و هم نه. نه از این جهت که امر بین الامرین باز اول بحث جدیدی است که قبلا نبوده و توسط ایشان طرح شده ولی ظاهرا مبهم است. اما آنچه من به آن رسیده ام ولی هنوز تبدیل به علم نشده، برداشت تحت اللفظی از همان اختیار است که ظاهرا باید مراد از امر بین الامرین هم همان باشد.خوب حالا اختیار چیست که نه جبر است و نه تفویض؟ببینید ما امروز در فضای فیزیک کوانتوم نفس میکشیم که علیت را به شکل کلاسیکش قبول ندارد و میگوید عوامل عدیده موجب خلق و پدید آمدن چیزی میشوند نه علت واحده. حالا بماند که نفی علیت از سویی هم علت العلل همه علتها و بقول کوانتومیها همه موجب ها را رد میکند که طبعا بازگشت به الحاد و انکار خدا میکند، حالا از آن بگذریم که به طفره دچار نشویم.بله ما در فضای کوانتومیم که قائل به موجبیت است یعنی عوامل ایجادی متکثر. و این میطلبد که همواره ما در مسیر خود در سر -مثلا- هزار راهی قرار داشته باشیم، و "ناچار" به انتخاب یکی از میان همه باشیم، که چه به حق و چه به ناحق یعنی چه صحیح و چه فاسد یکی را قهرا انتخاب میکنیم و این چاره ای هم ندارد، چون توقف نمیتوانیم بکنیم.خوب پس ما باید انتخاب اصلح و انسب و یا اشهی و مطلوبتر کنیم. یعنی به عبارتی "به گزینی"کنیم، خوب، این حالا میشود همان معنای تحت اللفظی اختیار. ولی درست است که ما انتخاب کردیم یعنی مختیر بودیم(نه مختار)، اما در شرایط جبر شدید محیطی قرار داش خربزه خوردن شمر و امام خسین...
ما را در سایت خربزه خوردن شمر و امام خسین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : newarticle بازدید : 224 تاريخ : پنجشنبه 12 مرداد 1402 ساعت: 10:53